به گزارش تابناک قم، ایمن سادات موسوینژاد از خبرنگاران قمی نوشت: مادر بزرگم همیشه میگفت تا طلبیده نشوی زیارت حرم امام هشتم(ع) نصیبت نمیشود. گویا این بار طلبیده شده بودند جمع کثیری از خبرنگاران قم؛ انجمن صنفی خبرنگاران و روزنامه نگاران قم فراخوان ثبتنام مشهد را اعلام کرد. با آنکه بارها به زیارت امام رضا(ع) مشرف شده بودم شوق عجیبی داشتم زمان سفر مشخص نبود ولی یاد سخن مادر بزرگم افتادم و گفتم اگر طلبیده شده باشم زمینه تشرف فراهم میشود.
زمان سفر مشخص شد بار دیگر برای زیارتش دعوت شده بودم ولی دلم مدتها پیش راهی حرم آقا شده بود و برای زیارتش پر میکشید تا رو به روی پنجره فولاد بنشینم و دل سیر گنبد طلاییاش را نگاه کنم.
در قطار لحظات خاطرهانگیزی را کنار همکاران سپری کردیم. یاد زیارت قند در دلمان آب میکرد. پس از رسیدن به مشهد با اتوبوسهایی به هتلهای محل استقرار منتقل شدیم. همسفر شدن با 400 نفر از همکاران و خانوادههایشان از مزایا و نقاط مثبت این سفر بود. سه شنبه شب مشهد بودیم. نخستین مأمن ما حرم امام رضا(ع) بود تا الیتامبخش دردهایمان باشد. خود را به حرم رساندم تا با گم کردن در حرم پیدا کنم.
سراسر شوق و اشتیاق بودم، جلال و صفای صحن و سرای حرمش با جاری کردن «السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)» بغضهایمان را ترکاند و ناگفتهها و حاجات دل را زمزمه کردیم.
چشمها به سمت ضریح بود و دستها به آسمان بلند شده بود. از پیرزنی که این امام رئوف را به جان جوادش قسم میداد تا زنی که زجه میزد و خود را دخیل حرمش کرده بود.
رو به روی پنجره فولاد مردی معمم با ریشهای سفید در حال خواندن روضه بود. پنجرهای که خیلی افراد از آن به باز کردن گرههای زندگی خود یاد میکنند. کسانی که حاجت روا شده بودند. مرد روضه علی اصغر(ع)، حضرت رقیه(ع)، حضرت عباس(ع) و... را بنا به سفارش میخواند.
پنجشنبه صبح صبحانه میهمان میهمانسرای حضرت بودیم و پس از خوردن صبحانه تبرکی حضرت عازم زیارت شدیم و تا اذان ظهر در صحن و سرای حضرت به عبادت و راز و نیاز مشغول بودم.
شب آخر در یکی از لابیهای هتل میزبان امیرآبادی نماینده مردم قم در مجلس، جلالی رئیس شورای اسلامی شهر قم و جمعی دیگر از اعضا بودیم که نشست صمیمی با خبرنگاران داشتند و در پایان نیز قرعهکشی جوایز مسابقه عکس برگزار شد.
صبح جمعه پیش از اذان صبح خود را به حرم رساندم. شب حرم حال و هوایی دیگر دارد و آرامش عجیبی به دلها هدیه میکند. نماز صبح را در حرم اقامه کردم و نماز حاجت و زیارتی برای جا ماندگان از قافله زیارت و کسانی التماس دعا داشتند به جا آوردم و برآوردن حاجات قلبی آنها را در جوار بارگاه امام رضا(ع) خواستار شدم و از آقا خواستم به زودی دوباره طلبیده شوم.
آمدهام، آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی زگناهم بده
ای حرمت ملجا درماندگان
دور مران از در و راهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
لایق وصل تو که من نیستم
اذن به یک لحظه نگاهم بده
پس از خوردن صبحانه در هتل، وسایل را جمع کردیم و با اتوبوسی به ایستگاه قطار رفتیم. این سفر زیارتی به یادماندنی خاطرات شیرینی را بر جای گذاشت و برای مسؤول انجمن صنفی خبرنگاران و روزنامه نگاران استان قم و دیگر دستاندرکاران که در این راه قدم گذاشتند اجر و پاداش دنیوی و اخروی به همراه خواهد داشت و دعای تشرفیافتگان این سفر پشت و پناه آنها خواهد بود.