رهبر معظم انقلاب از سالهای آغازین دهه نود تاکنون به طور مستمر و به بهانههای مختلف در جلسات و سخنرانی ها، هشدارهای لازم را نسبت به خطر کاهش جمعیت بیان فرموده اند و تأکید ایشان مبنی بر این که نباید بگذاریم جمعیت جوان کشور کاهش پیدا کند، نشان میدهد که این مساله چقدر در امر حکمرانی و صلاح و سعادت جامعه مؤثر و کلیدی است.
البته در طول این سالها هر چند ناکافی، اما به هر حال تلاشهایی برای حل این مشکل صورت گرفته و به این واسطه بارقههای امیدی نیز پدید آمده، اما واقعیت آن است که همچنان این نگرانی به طور جدی وجود دارد که کشور در سالهای آینده دچار گرفتاریهای ناشی از کاهش جمعیت شود.
از سوی دیگر بنابر اعلام کارشناسان و تحلیلگران تا سال ۱۴۲۰، چیزی در حدود یک سوم جمعیت کشور را افراد سالمند تشکیل میدهند و این برای ایران اسلامی که میخواهد جامعهای قوی و بانشاط برای دهههای متمادی داشته باشد، طبعاً مشکل زاست.
بی گمان قشرهای مختلف جامعه اعم از مردم و مسئولان به خصوص نخبگان و رسانهها باید این دغدغه را داشته باشند که هر کسی به سهم خود گامی برای افزایش جمعیت بردارد به خصوص از رسانهها انتظار میرود که مشخصاً به تغییر گفتمان جامعه در مسأله جمعیت کمک کنند.
البته مسلم است که رسانه تک کارکردی و تک ساحتی نیست، اما چه در بحث گفتمان سازی و چه به خصوص اقناع افکار عمومی در این قبیل مسایل، رسانه میتواند نقش محوری ایفا کند به شرط آن که در وهلهی نخست، خود اصحاب و فعالان رسانه اهمیت موضوع را درک کرده و ثانیاً از کارشناسان و صاحب نظران در رابطه با چگونگی نقش آفرینی و کنشگری خود مشورت بگیرند چرا که در سایه کار تخصصی و حساب شده میتوان از ظرفیت رسانه به نحو شایستهای بهرهمند شد و گرنه فعالیتها آن طور که باید و شاید تأثیرگذار نخواهد بود و رنگ شعاری و کلیشهای به خود خواهد گرفت.
از سوی دیگر رسانهها باید مطالبه گر در این قضیه باشند و نسبت به مقوله افزایش جمعیت و جوانی آن از مسئولان و دست اندرکاران حوزه فرهنگ و اقتصاد، تحرک مضاعف و کار جهادی را بطلبند.
البته ناگفته پیداست که برخی از اهالی رسانه انصافاً در این زمینه دغدغهمند و کنشگر هستند، منتهای مراتب مادامی که کار جبههای و هماهنگ و اثرگذار در حوزه رسانه و فضای مجازی انجام نشود ما به اهداف مدنظر دست نخواهیم یافت.
همچنان از رسانهها انتظار میرود که بر اساس الگوهای فرهنگی متناسب با جامعه ایرانی – اسلامی، مخاطبان خود را ترغیب به ازدواج و سپس فرزندآوری کنند و به ویژه آسیبهای ناظر به افزایش سن ازدواج و بحث تک فرزندی را با زبان اقناعی متذکر شوند.
بی شک فرهنگ سازی و تأثیر آن بر مقولات اجتماعی و فرهنگی نیازمند گذشت زمان است، اما به هر حال رسانهها در بازهی زمانی کوتاه مدت نیز میتوانند تا حدی منشأ اثر باشند و در درازمدت البته نقش تاریخی خود را در این باره ایفا نمایند.