گرچه بیش از دو هفته از برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری می گذرد، اما کماکان تحلیل های گوناگونی درباره این دوره از انتخابات از سوی نویسندگان و کارشناسان و تحلیلگران مسایل سیاسی و اقتصادی و فرهنگی ارایه و عرضه می شود.
با این حال باید گفت برخی نظرها و تحلیل ها بیش از آن که واجد خصیصهی رویکرد و نگاه کارشناسی باشد، توأم با نگاه خودتحقیری آن هم با داعیه خیرخواهی برای مردم و کشور است.
الغرض آن که یکی از چهره های سیاسی و رسانه ای اخیراً در یکی از شبکه های اجتماعی با اشاره به مشارکت پایین مردم تهران در انتخابات یازدهم اسفندماه مدعی شده که رأی ندادن مردم، نشانهی خسته شدن آن ها از جنگ با آمریکا و غرب است و این که جامعه امروز، خواهان مصالحه با آمریکا و رفع تحریم می باشد.
به نظر می رسد که همچنان"گودرز را به شقایق ربط دادن"، اوج هنر برخی نویسندگان و تحلیلگران به ظاهر دگراندیش باشد که البته باید گفت این نوع تحلیل ها و ارایه نظرها چندان بدیع و خلاقانه هم نیست کما این که در سال های اخیر این کلیدواژه ها بیش از حد تکراری و ملال آور شده است.
در باب مدعای ذکر شده باید گفت البته شاید این مساله یعنی مصالحه با آمریکا و غرب، خواسته برخی از مردم شمال شهرنشین پایتخت باشد که نه فقط سبک زندگی بلکه آرا و عقایدشان هم رنگ و بوی آمریکایی گرفته اما قطعاً خواسته آحاد ملت بزرگ و بصیر ایران چنین نیست که به هر قیمتی زیر بار ننگ سازش بروند و از گزینه مقاومت در برابر زیاده خواهی غرب و آمریکا چشم بپوشند.
از سویی طرح این نکته از سوی فرد یاد شده مبنی بر که "ایران در انواع نابسامانی در دنیا در حال کسب رتبه برتر است" نیز بیش از هر چیز دیگری نشانه بی اطلاعی و جهالت نویسنده یا به احتمال زیاد غرض او در تشدید خویِ خودتحقیری است و این که گویا نابسامانی ذهنی و آشفتگی فکری وی موجب شده، این چنین به تلخ نگاری و سیاه نمایی روی بیاورد و گرنه کدام عقل منصفی چنین گزاره مضحکی را قبول می کند؟!
به هر صورت ضمن اشاره به این نکته که قطعاً بخشی از دلایل نیامدن مردم پای صندوق های رأی ناشی از اعتراض آن ها به مسئولان و حتی شیوه حکمرانی است که قطعاً باید در جای خود به تحلیل درست در این باره پرداخت اما بسیار امیدواریم که در سال پیش رو، نویسندگان ، فعالان سیاسی و کنشگران رسانه ای در روایت ها و ایضاً تحلیل های خود، بیش از پیش عقلانیت و واقع گراییِ وطن دوستانه را چاشنی کار قرار داده وخردورزیِ منصفانه را پیشه کنند.
روی دیگر قضیه ناظر به لزوم فعالیت علاقه مندان به انقلاب اسلامی در عرصه جهاد تبیین است و این که با روایتگری درست و به موقع نگذارند که مردم و نسل جوان تحت تأثیر تحلیل های ناصواب و نقطه نظرات مغرضانه قرار گیرند.