حجت‌الاسلام عندلیب همدانی به دنبال نامه سرگشاده آیت‌الله محمد یزدی به آیت‌الله شبیری زنجانی از عضویت در این تشکل حوزوی استعفا داد.
کد خبر: ۶۷۳۸۲۸
تاریخ انتشار: ۰۶ آبان ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۱ 28 October 2018

 

به گزارش تابناک قم، متن نامه استعفای وی به شرح زیر است:

محضر جناب آیت الله یزدی رئیس محترم شورای عالی جامعه مدرسین

سلام علیکم

نامه حضرتعالی به محضر مبارک مرجع بزرگوار شیعه حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی دامت برکاته هرگونه تردیدی را که تاکنون در باره ادامه عضویت در آن جامعه محترم داشتم مرتفع کرد چه اینکه به این نتیجه قطعی رسیدم که تفسیر من از استقلال حوزه و جایگاه رفیع مرجعیت با دیدگاه جنابعالی و همفکران شما در جامعه محترم مدرسین هیچگونه هماهنگی ندارد و عملا امکان همکاری وجود ندارد و لذا از ادامه عضویت در آن جامعه معذورم.

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
arb
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۵۳ - ۱۳۹۷/۰۸/۰۶
منشور روحانیت امام خمینی
با اینکه در کشور ما در اجراى عدالت بین روحانى و غیر آن امتیازى نیست، ولى وقتى با متخلفى از روحانیت خوش سابقه یا بدسابقه برخورد شرعى و قانونى و جدى مى‏شود، فوراً باندها فریاد مى‏ زنند که چه نشسته ‏اید، جمهورى اسلامى مى‏ خواهد آبروى روحانیت را ببرد. اگر احیاناً کسى مستحق عفو بوده و بخشیده شود، تبلیغ مى‏ کنند که نظام به روحانیت امتیاز بیجا مى ‏دهد. ان‏شاءاللّه‏ در بین جامعۀ مدرسین و طلاب انقلابى اختلافى نیست، اگر باشد بر سر چیست؟ بر سر اصول یا بر سر سلیقه ‏ها؟ آیا مدرسین محترم که ستون محکم انقلاب در حوزه‏هاى علمیه بوده‏اند ـ نعوذباللّه‏ ـ به اسلام و انقلاب و مردم پشت کرده ‏اند؟ مگر همانها نبودند که در کوران مبارزه حکم به غیرقانونى بودن سلطنت دادند؟ مگر همانها نبودند که وقتى یک روحانى به ظاهر در منصب مرجعیت از اسلام و انقلاب فاصله گرفت، او را به مردم معرفى کردند؟ آیا مدرسین عزیز از جبهه و رزمندگان پشتیبانى ننمودند؟ اگر خداى ناکرده اینها شکسته شوند چه نیرویى جاى آنان را خواهد گرفت؟ و آیا ایادى استکبار، روحانى نماهایى را که تا حد مرجعیت تقویت نموده است، فرد دیگرى را بر حوزه ‏ها حاکم نمى ‏کنند؟ و یا آنها که در توفان پانزده سال مبارزه قبل از انقلاب و ده سال حوادث کمرشکن بعد از انقلاب نه غصۀ مبارزه و نه غم جنگ و اداره کشور را خورده‏ اند و نه از شهادت عزیزان متأثر شده‏اند و با خیالى راحت و آسوده به درس و مباحثه سرگرم بوده ‏اند مى ‏توانند در آینده پشتوانۀ انقلاب اسلامى باشند؟ راستى شکست هر جناحى از علما و طلاب انقلابى و روحانیون و روحانیت مبارز و جامعۀ مدرسین، پیروزى چه جناحى و چه جریانى را تضمین مى‏ کند؟ جناحى که پیروز شود یقیناً روحانیت نیست و اگر آن جناح الزاماً به روحانیت رو آورد، راستى به سراغ کدام قشر و تفکر از روحانیت مى ‏رود؟ خلاصه اختلاف به هر شکلى کوبنده است. وقتى نیروهاى مؤمن به انقلاب حتى به اسم فقه سنتى و فقه پویا به مرز جبهه‏ بندى برسند، آغاز باز شدن راه استفادۀ دشمنان خواهد بود. جبهه بندى نهایتاً معارضه پیش مى ‏آورد. هر جناح براى حذف و طرد طرف مقابل خود واژه و شعارى انتخاب مى ‏کند، یکى متهم به طرفدارى از سرمایه ‏دارى و دیگرى متهم به التقاطى مى ‏شود که من براى حفظ اعتدال جناحها همیشه تذکرات تلخ و شیرینى داده‏ ام، چرا که همه را فرزندان و عزیزان خود مى ‏دانم البته هیچ‏گاه نگران مباحثات تند طلبگى در فروع و اصول فقه نبوده ‏ام ولى نگران تقابل و تعارض جناحهاى مؤمن به انقلابم که مبادا منتهى به تقویت جناح رفاه طلب بى‏ درد و نق‏ بزن گردد.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار