به گزارش تابناک قم، نگاهی به مطالب منتشر شده در خصوص تاثیر دفاع مقدس بر ادبیات کشور بیانگر آن است که نویسندگان ما مفهوم دفاع مقدس را که تعبیری است از یک دورهای به بعد در ادبیات شفاهی و بعدها به ادبیات مکتوب ما اضافه شد، عینیت بخشیدند و قداست تعبیر دفاع مقدس را پذیرفتند. آنها با این تعبیر چارچوبی به وجود آوردند که قانونهای نانوشتهای را به هنر متاثر از آن دوران تحمیل میکند.
شهریور سال ٥٩ نیروهای بعثی به ایران حمله میکنند و جنگی آغاز میشود که 8 سال طول میکشد. با دفاع مقدس بود که مهاجمان اجازه پیدا نمیکنند که حتی یک وجب از آب و خاک ایران از آن جدا شود و به دست آنها بیفتد.
حماسه پیر و جوان و زن و مرد و شهری و روستایی در هشت سال دفاع مقدس پدیدآورنده صدها و شاید هزاران قصه بینظیر است؛ از فتح خرمشهر گرفته تا شکست حصر آبادان، از شکست حصر سوسنگرد تا فتح بستان. برخی از این قصهها نوشته شده و ماندگار شدهاند و درباره بسیاری از موضوعات هنوز هم میتوان نوشت و نوشت و نوشت.
ملل گوناگونی که تاریخ آنها نیز به پدیده جنگ مبتلا بوده به آفرینش ادبیات دراینباره دست زدهاند که به فراخور نقش و موضعگیریای که در جنگ داشتهاند، با عناوین متفاوتی شناخته شده است: ادبیات دفاع کبیر میهنی (روسیه)، ادبیات مقاومت (فرانسه)، ادبیات جنگ (ایالاتمتحده)، ادبیات ضدجنگ (آلمان پس از جنگ) و ادبیات دفاع مقدس یا پایداری (ایران ) . ادبیات داستانی و جنگ در ایران پیوند عجیبی با هم خورده و به یکی از ژانرهای مهم ادبی این دیار تبدیل شده است.
نوشتن درباره جنگ عرصه گسترده ای را پیش روی داستاننویس قرار می دهد که می تواند از طریق ثبت هنرمندانه وقایع، تصویرگر دلاوری ها، حماسه ها، پیکارها، شکست ها و پیروزی ها و نگارگر عوارض و تبلیغات آن باشد. در دو قرن اخیر ، رمان ها و داستان های کوتاه بسیاری با بهره گیری از زمینه رویدادهای جنگی نوشته شده است. «همینگوی» ضمن اینکه در مبارزات داخلی اسپانیا حضور داشت و رمان «ناقوس ها برای که می نوازد» او برگرفته از این جنگ داخلی است، خود از زخمیان جنگ جهانی اول نیز بود.
در لابهلای کتابهای شاخص در حوزه ادبیات داستانی دفاع مقدس در ایران میتوان به آثاری چون «زمین سوخته» احمد محمود، «زمستان 62» اسماعیل فصیح، «دوشنبههای آبی ماه» محمدرضا کاتب، «پل معلق» محمدرضا بایرامی، «کوه روی شانههای درخت» نرگس آبیار، «سکان، سمت، میانه اروند» فیروز جلالی زنوزی، «ما از دوکوهه آمدهایم، اینجا غریبیم» مجید پورولی کلشتری، «خواب سبز عشق» اعظم بروجردی، «گنجشکها بهشت را میفهمند» حسن بنیعامری، «نخلهای بیسر» قاسمعلی فراست، و «نخلهای تشنه، کنارهای سیراب» سمیرا اصلانپور اشاره کرد.
« آرش شفاعی» شاعر و روزنامه نگار جایی نوشته است: اگرچه در سالهای اخیر برخی آثار نویسندگان ما در عرصه ادبیات دفاع مقدس از مرزهای داخلی گذشته و خوانندگانی هرچند کمشمار پیدا کرده است و میتواند باز هم این عرصه به روی داستانهای جنگی و ادبیات دفاعی ما گشوده باشد، اما هنوز هم این عرصه سرشار است از راههای نرفته و گامهای پیموده نشده و فاصله میان آنچه باید انجام میشد و آنچه انجام شده، زیاد و طولانی است.
فراگیرشدن مولفههایی مثلِ کارگاههای داستاننویسی، ناشران تخصصی ادبیات ایران، گستردگی فضای وب و مجازی در طرحِ این آثار و از همه مهمتر جدیشدن پدیده فروش، باعثشده ناگزیر باشیم از پذیرفتنِ واقعیتهای جدیدی که در این دهه شاهدش بودهایم، اما به قطع و جزم میتوان نتیجه گرفت که رؤیای نویسندگان جنگ چیزی به جز صلح نبود.
منبع: همشهری