به گزارش تابناک قم به نقل از روابط عمومی شهر کتاب قم، مستور در همان آغاز سخن از نحوه ارتباط گیری نویسنده با مخاطب گفت و اظهار کرد: ارتباط نویسنده با خواننده ارتباط دور اما نزدیک است، دو انسان بدون اینکه همدیگر را بشناسند یا دیده باشند با هم ارتباط برقرار میکنند و دراین ارتباط دو روح و دو ذهن با هم ترکیب میشود، در هر شهری که میروم و با خوانندگان کتابهایم صحبت میکنم درک میکنم که آشنایی غریبی بین من و خوانندگان به وجود آمده است وهمین آشنایی ما را به هم نزدیک میکند و این چیزی است که از هیچ راه دیگری به غیر از ادبیات به دست نمیآید.
این نویسنده معاصر در جواب سئوالی در خصوص سختتر بودن داستان کوتاه یا رمان افزود: تفاوت سختی این دو سبک امروز تبدیل به یک چالش شده است. در داستان کوتاه انسان سربازی است که از گلولههای محدودی برخوردار است که باید با استفاده از آن از این نبرد بیرون بیاید. تک تک کلمات مهم است که چگونه استفاده شود، در رمان اما این مشکل وجود ندارد و یک نوع فراغت به انسان دست داده و این احساس راحتتری به نویسنده میدهد. این مسئله روی شخصیت هم تاثیر میگذارد یعنی در داستان کوتاه شخصیتهایی مطرح میشود که مجال پرداختن به آنها وجود ندارد، شخصیتی له شده و آس و پاس و شخصیتهایی که با بخشی از بعد وجودی خود میتوانند مطرح شوند در داستان کوتاه مطرح میشوند و این هم یکی دیگر از سختیهایی است که در داستان نویسی کوتاه مطرح میشود.
مستور در ارتباط با شخصیتهایی که در داستانهایش تکرار شدهاند تاکید کرد: معمولا وقتی داستان کوتاه مینویسم یک شخصیت اصلی پرداخته میشود اما بعد از آن احساس میکنم که به شخصیتهای فرعی به طور کامل پرداخته نشدهاند و داستان دیگری مینویسم که این شخصیتهای فرعی به طور کامل مطرح شوند اما هیچ وقت از قبل برنامهای برای این کار ندارم. بعد از مدتی احساس میکنم که شخصیتهایی که زیر سایه شخصیت اصلی قرار دارند جای کار بیشتری دارند اما به دنبال پیوستگی بین داستانها نبودهام.
مستور در پاسخ سوالی در رابطه با دلیل پایان باز داستانهای خود بیان کرد: داستانهای من فقط یک رویکرد و یک دریافت از زندگی است، چیزی که من از این زندگی میفهمم این است که سازگاری و درک این زندگی سخت است، اینکه انسان در درجه اول زندگی را درک کرده و بعد خود را با آن سازگار کند. من در نادر فارابی به این رسیدم که این آدم نه میتواند از زندگی جدا شود و خود کشی کند و نه میتواند مانند با شرایط سازگار شود، و ترجیح میدهد غیب بشود یعنی در دنیا باشد اما آن را نپذیرد، اینها تنها یک پیشنهاد انسان است به عنوان نویسنده به مخاطب است.